نی نی زبل خان!
درود! این نی نی خیلی زبله! اصلا خود زبلخانه!میگی نه؟ نیازی نیست به 118 زنگ بزنی..این جا رو بخون خودت می فهمی. بعد از سفر اولمون به دوبی که سه تایی بود، خدا خواست و به برکت این نی نی یه سفر کاری دیگه برای من به دوبی جور شد. شب قبلش که 20 بهمن بود مینا وقت دکتر داشت و با خاتون رفته بودن دکتر و من با خیال راحت داشتم خسته از کار روزانه از سر کار بر می گشتم که برم آرایشگاه. مینا زنگ زد و گفت باید بریم سونوگرافی. با تعجب پرسیدم: چطور مگه؟ مینا گفت: خانم دکتر نتونست صدای قلب نی نی رو بشنوه ، خواسته حتما هر جوری هست، همین امشب بریم سونو. خاتون رو گذاشتیم خونه خودمون و راه افتادی...
نویسنده :
میناو علی
23:29