SEPEHR سپهر

نی نی گالیور!

1390/2/14 23:29
نویسنده : میناو علی
1,249 بازدید
اشتراک گذاری

سفر اول نی نی که به خیر و سلامتی گذشت. فکر کنم نی نی یه دونده بشه اینقدر که همراه مامانش تمام پاساژای دوبی رو سانت به سانت قدم رو کرد... شایدم گالیوری چیزی بشه! هر چی باشه جیگر باشه!

وقتی از دوبی برگشتیم به مناسبت راست شدن محور زمین (فکرت جای بد نره منظورم همون اومدن بهاره) باهاس کم کم آماده سر زدن به دیار می شدیم. از اونجا که ولایت ما پشت کوهه خانم دکترم باید یه بررسی  در اوضاع کواکب و احوال نی نی می فرمودند و اجازه صادر می فرمیودند.

خانم دکتر با ملاطفت تمام پرسیده بودندی که راننده ی خودرو کی بودندی؟ و چون بانو فرمایش کردندی که علی!!!  ایشان هم بلافاصله گفتندی : علی کدوم خریه؟ اااا اشتباه شد فرمودند: اگه علی ساربون بودندی خودش میدونستندی چطور برووونندی! پس علی یارت... فقط هر دو ساعت سواری یه 10 دقیقه استراحت و قدم زدن فراموش نشدندی.

خلاصه ایشان نی نی  و مامانشان را سپردند دست بنده و همگی راهی شدیم ولایت! (من و نی نی و مامانش و مامان جونش در یک خودرو و موووووونا و باجناق هم در خودرو دیگه- چی؟ چیکارشون داری؟ آخه جووونن و می خوان دل بدن و قلوه بگیرن. مزاحم نداشته باشن بهتره. تازه هر کی همسفر مووونا بشه باید قید سر و کله و مغزشو بزنه! بازترش کنم یا گرفتین؟) 

خلاصه اون یکی خاله نی نی(مریم) که می خواستیم بریم خونش قضیه استراحت رو واسه حسام و حانیه (پسر خاله و دختر خاله ی نی نی) گفته بود و حسام (معروف به جوجه خروس) که اونروز احتمالا آب روغن قاطی کرده بوده بعد از یک حساب سر انگشتی چشای قشنگش رو گرد می کنه و به مامانش می گه: اوووووه پس چند روزی طول میکشه که برسن!!! هر 10 دقیقه رانندگی 2 ساعت استراحت؟ بیا اینم از پسر خالت!

حالا بگذریم از اون نون تازه یی که گرفتیم و صبحونه ی مفصلی که ایستاده خوردیم و نی نی هم با مامانش فرصت کرد یه قدمی بزنه... اما جدا از همه ی اینا خدا چه می کنه توی این فصل!!!!...خوب که دقت کنی خدا رو همه جا می بینی!

نی نی جون حالا که تو اونجایی از خدا عیدیه ما رو هم بگیر بیار. باشه؟ دم بابات گرم...



پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به SEPEHR سپهر می باشد